پیش از اینکه لرزه ها شروع شوند نمی دانستیم ، نمی دانستیم پایه ها را و حال که تزلزل بازیچه ی ثانیه ها شده بود دانستیم ، دانستیم که زمین دور از وجودشان چه مرداب بی رحمیست برای هر آنچه به آن اطمینان داشتیم...و آن هنگام بود که فهمیدیم شاید پایه ها همان دلیلی باشند که می گویند بدتری هم در راه بود اگر می توانست ... و ترسیدیم از کوچ پایه ها ... پایه ها ، چه گم گشتگان محکمی ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر