رزومه است که داره از در و دیوار می زنه بیرون
والا از شما چه پنهون چند روزیه که فهمیدم مردم به تعدادِ بالا رزومه به دست تو سطح شهر تردد می کنن
کاشف به عمل اومد که این دوپادوستانِ عزیز جدیدا بدونِ رزومه نه می تونن بیرون بیان و نه می تونن سلام کنن
و اینک پاره ای مثال های تکه پاره
با سلام ، فِنقِل قُلی هستم ۲۴ ساله از پُشتَک آباد ، دارای دو دهنه ، یک نشیمن مسکونی ، نامبرده در خانواده ای گولاخ وار چشم به جهان گشوده و از در رد نمی شود ، وی در تمامی زمینه های فرهنگی ، علمی و بالاخص ریزه کاری های خاله زنکی دارای مدارج خاک بر سری و مترقی بوده و به قول شمسی خانوم نوه عموی مامان بدری چشمم کف پات دیگه وقت بختته ایشالا به حق علی
خلاصه
قبلا مردم این شهر عادت به آراستگی داشتن ، آراستگی ظاهر، آراستگی کلام و پیرایش کردار اما زمونه انگار یه جورای دیگه ای چرخیده
جناب عزیز مترقی هنوز سلام نکرده مشغول دادنِ لیستِ دَدی آباد و دهنه های دَدیِ محترمه می باشه و اگر بر حسب قضا و قدر چونه ی مخاطب از گوینده گرمتر باشه و گوینده ی پر رزومه ی ما مجالِ بروز پیدا نکنه در اولین فرصت تمامی اطلاعات ذی قیمت رو به طور یکجا در حلق مطلب جا می ده
ای وای خدا بیامرزتشون ، گفتی ۷۰ سالگی فوت شدن؟اینو گفتی ، یادم رفت بگم ددی ۵ دهنه ام تو شِکَرفَلات عقبی دارن از ده سال پیش
حالا چی شد که این موجودات سر از دور و ور ما درآوردن؟والا اگه نظر منو بخوای از همون روز یا فوقش فردای اون روزی که آدما رو بردیم تو آمار، گذاشتیمشون تو پوشه و اسما رو گذاشتیم کنار و به جاش طبقه بندی آدما رو آوردیم تو کار و لیبل های جورواجور
اوم ، نه هانی ، فلانی که اصلا به درد معاشرت نمی خوره ، ماشینشو دیدی؟مشتی مندلی یه سور زده به خودش و جد و آبادش...نه بابا ، زری؟ نه خداییش با مدل جدیدِ سیبیلش اصلا حال نمی کنم...و قضیه وقتی فاجعه بارتر میشه که گاها نمیشه بین سطحِ سواد و لِوِلِ اجتماعی با سطحِ شعور و فرهنگ اعضای فخیمه ی جامعه مون ارتباط یا نسبتی منطقی پیدا کرد .... و تو این وانفسای آمارزایی و آمارزادگی دنیاهایی رو پی می ریزیم که از وجهه هایی منشا گرفته که هیچ ارتباطی نه با انسانیت داشتن نه فرهنگ و نه حتی صداقت
یادم میاد قدیما از اصالت میشنیدم ، از آدمایی که برای شرافت و آبروشون زندگیشون رو کف دستشون میذاشتن ، از مردونگی و همت و خلاصه از خیلی چیزایی که امروزه واسمون شدن کلیشه و زیرخاکی و قدیمی و مخلصِ کلام امل بازی
والا از شما چه پنهون چند روزیه که فهمیدم مردم به تعدادِ بالا رزومه به دست تو سطح شهر تردد می کنن
کاشف به عمل اومد که این دوپادوستانِ عزیز جدیدا بدونِ رزومه نه می تونن بیرون بیان و نه می تونن سلام کنن
و اینک پاره ای مثال های تکه پاره
با سلام ، فِنقِل قُلی هستم ۲۴ ساله از پُشتَک آباد ، دارای دو دهنه ، یک نشیمن مسکونی ، نامبرده در خانواده ای گولاخ وار چشم به جهان گشوده و از در رد نمی شود ، وی در تمامی زمینه های فرهنگی ، علمی و بالاخص ریزه کاری های خاله زنکی دارای مدارج خاک بر سری و مترقی بوده و به قول شمسی خانوم نوه عموی مامان بدری چشمم کف پات دیگه وقت بختته ایشالا به حق علی
خلاصه
قبلا مردم این شهر عادت به آراستگی داشتن ، آراستگی ظاهر، آراستگی کلام و پیرایش کردار اما زمونه انگار یه جورای دیگه ای چرخیده
جناب عزیز مترقی هنوز سلام نکرده مشغول دادنِ لیستِ دَدی آباد و دهنه های دَدیِ محترمه می باشه و اگر بر حسب قضا و قدر چونه ی مخاطب از گوینده گرمتر باشه و گوینده ی پر رزومه ی ما مجالِ بروز پیدا نکنه در اولین فرصت تمامی اطلاعات ذی قیمت رو به طور یکجا در حلق مطلب جا می ده
ای وای خدا بیامرزتشون ، گفتی ۷۰ سالگی فوت شدن؟اینو گفتی ، یادم رفت بگم ددی ۵ دهنه ام تو شِکَرفَلات عقبی دارن از ده سال پیش
حالا چی شد که این موجودات سر از دور و ور ما درآوردن؟والا اگه نظر منو بخوای از همون روز یا فوقش فردای اون روزی که آدما رو بردیم تو آمار، گذاشتیمشون تو پوشه و اسما رو گذاشتیم کنار و به جاش طبقه بندی آدما رو آوردیم تو کار و لیبل های جورواجور
اوم ، نه هانی ، فلانی که اصلا به درد معاشرت نمی خوره ، ماشینشو دیدی؟مشتی مندلی یه سور زده به خودش و جد و آبادش...نه بابا ، زری؟ نه خداییش با مدل جدیدِ سیبیلش اصلا حال نمی کنم...و قضیه وقتی فاجعه بارتر میشه که گاها نمیشه بین سطحِ سواد و لِوِلِ اجتماعی با سطحِ شعور و فرهنگ اعضای فخیمه ی جامعه مون ارتباط یا نسبتی منطقی پیدا کرد .... و تو این وانفسای آمارزایی و آمارزادگی دنیاهایی رو پی می ریزیم که از وجهه هایی منشا گرفته که هیچ ارتباطی نه با انسانیت داشتن نه فرهنگ و نه حتی صداقت
یادم میاد قدیما از اصالت میشنیدم ، از آدمایی که برای شرافت و آبروشون زندگیشون رو کف دستشون میذاشتن ، از مردونگی و همت و خلاصه از خیلی چیزایی که امروزه واسمون شدن کلیشه و زیرخاکی و قدیمی و مخلصِ کلام امل بازی
قدیما شاید تعداد صفرا کمتر بود ، شاید تعداد نجار و تراشگر بیشتر از
تعداد مدل ها و سیکس پکا بود ، اما راستش حسابا سر راست تر بود ، می دونی ، می شد
به چشما اعتماد کرد ، به حرفا ، خلاصه اینکه رنگا یه دنیای دیگه بودن
یادمه قبلنا ته رزومه بازیِ مردممون این بود که ته مهمونی..
عموجون راستی معدلمم ۲۰ شده هاااا😊
خلاصه ، یه رزومه دارم لاش بازم نشده ، نوی نو بدون رنگ ، اگه کسی می خواست بیاد تو پی وی بش بدم ، به درد من یکی که نمی خوره😊
یادمه قبلنا ته رزومه بازیِ مردممون این بود که ته مهمونی..
عموجون راستی معدلمم ۲۰ شده هاااا😊
خلاصه ، یه رزومه دارم لاش بازم نشده ، نوی نو بدون رنگ ، اگه کسی می خواست بیاد تو پی وی بش بدم ، به درد من یکی که نمی خوره😊
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر